جدول جو
جدول جو

معنی تلخ مذاق - جستجوی لغت در جدول جو

تلخ مذاق
(تَ مَ)
بدذوق. تلخ مزاج:
شها بوصف تو خوش کرده ام مذاق سخن
مدار عیش مرا بر امید تلخ مذاق.
خاقانی.
رجوع به تلخ مزاج شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ مِ)
تندخو و تیزطبیعت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا